همکاری با ستاره سردار
«بوسه» خواننده: ستاره سردارترانهسرا: سید مهدی موسویتنظیمکننده: عامر گوهری گوش دادن به موزیک در یوتیوب دانلود موزیک از تلگرام
قالب Zerif از صفحه های نخست سفارشی پشتیبانی می کند
«بوسه» خواننده: ستاره سردارترانهسرا: سید مهدی موسویتنظیمکننده: عامر گوهری گوش دادن به موزیک در یوتیوب دانلود موزیک از تلگرام
در «فیسبوک» بود… خبر پیچید:لو رفتنِ رژیمِ زنی لاغر!اعطای لوح و سکّه به یک مدّاحچسنالههای خانم بازیگر در «اینستاگرام» کسی غش کردبا عکسِ دوستدخترِ خواننده!با فحشهای مردمِ باغیرت!!:-«چیزم توو چیزِ دخترهی جنده!!» از آسمان شروع به بارش کردهر جملهی شروع شده با «کاف»!لبخند و درد و لایک به هم آمیختدر عکس تازهی «پدرِ شوآف!».رژ زد، اطلاعت بیشتر دربارهمن در کتابخانهی خود هستم[…]
گفتم لباس قرمزت را نپوش ما کمونیست نیستیم گفتم لباس مشکیات را نپوش ما آنارشیست نیستیم گفتم لباس سبزت را نپوش ما فتنهگر نیستیم گفتم در این مملکت فقط آدمهای لخت را نمیگیرند بعد آنها رسیدند و سنگسارمان کردند اوّلین سنگ را کسی انداخت که لباسش را یادم نیست آخرین سنگ را کسی انداخت که اطلاعت بیشتر دربارهآخرین سنگ[…]
Like a sexual orientationFrom words I’m a deviationBaseless, I’m from madness a realisationGenderless, I’m from being an incarnation Compounded of impatience and patienceI’m a volcano on the peak of a mountain,Indifferent to “subject” and “object,”I’m engaged with the love making of the spirit Darling, enjoy your life, no matter howWhy should I hinder you? “I”, اطلاعت بیشتر دربارهThe last of all saviours[…]
به تلویزیون بنگر، به ریزش برفکهاگذر کن از این ایمان به مرحلهی شکها به تلویزیون بنگر، به مزرعهی گندمهجوم کلاغان را، سکوت مترسکها به تلویزیون بنگر، به خندهی جادوگرفرو شدنِ سوزن، درون عروسکها! به تلویزیون بنگر که یکسره میخوانَدسرودِ نخواندن را به گوش چکاوکها به تلویزیون بنگر، به قاتل رؤیاهاتاگرچه علیه توست تمامیِ مدرکها به اطلاعت بیشتر دربارهسورهی «شک»[…]
Read the letter from Lillehammer’s ICORN poet Mehdi Mousavi to his fellow writer Mazen Maarouf in Reykjavík. Hi dear Mazen, Years ago, when I was young and living in Iran, I used to write long letters to my friends. With the advent of the Internet and the proliferation of mobile phones and social networks, this اطلاعت بیشتر دربارهLetters from an Exile: From Lillehammer to Reykjavík[…]
وقتی مدرنیته با صنعتی شدن شهرها و سوت کارخانهها اعلام حضور کرد، برای بازدهی بیشتر و سود بالاتر لازم بود لباسهایی یکسان در تعداد بالا با قیمتی ارزانتر و وقتی کمتر تولید شود. اما تفاوت سلایق و فردیتها مانع پذیرش این موضوع از جانب مردم و مخاطبان پوشاک بود. ابزارهای یکسانسازی فرهنگی نظیر تلویزیون، رادیو، اطلاعت بیشتر دربارهچرا مُد را دوست ندارم؟![…]
مجموعه رباعی سیدمهدی موسوی به روایت عکسهای محمد صادق یارحمیدی نشر آبان – ۱۳۹۱ سفارش آنلاین کتاب این کتاب با رضایت مولفان بهصورت رایگان عرضه شده است. هرگونه چاپ و انتشار آن بلامانع است. دانلود نسخهی مناسب برای کامپیوتر دانلود نسخهی مناسب برای موبایل
دارم به گریه میكنم و گریه میكنم از تو، به تو، بدون تو، تو! گریه میكنم… . تو نیستی! شبیه كلیدی بدون قصر پرسه زدن به تنهایی در «ولیّ عصر» . من، سردی نبودن دستی كه هیچ وقت… شب، تاكسی، صدای «مهستی» كه هیچ وقت… . «به من نگا كن واسهی یه لحظه/ نگات به اطلاعت بیشتر دربارهگریه میکنم[…]
چهار سال قبل، شب یلدا بود. خطهای روی دیوار را شمرده بودم و از قبل میدانستم شب یلداست. آن شب همراه غذا از دریچهی پایین درِ سلول، یک میوه هم دادند. یادم نیست سیب بود یا پرتقال. مغزم با سماجت خاصی سعی دارد خاطرات وحشتناک آن روزها را پاک کند. آدم هفتهها که توی انفرادی اطلاعت بیشتر دربارهشب یلدای آن سال…[…]