بلاگ

قالب Zerif از صفحه های نخست سفارشی پشتیبانی می کند

سه توصیه برای مراقبت از ادبیات بعد از مهاجرت

اگر «فرشته‌ها خودکشی کردند» در دهه‌ی ۷۰ و «پرنده کوچولو، نه پرنده بود! نه کوچولو!» در دهه‌ی ۸۰، آثار جریان‌ساز من در ایجاد و گسترش «غزل پست‌مدرن» بودند، اما من با منتقدان موافقم که بدون شک بهترین و کامل‌ترین آثار من چهار کتابی هستند که در خارج از ایران به چاپ رسانده‌ام و در تصویر اطلاعت بیشتر دربارهسه توصیه برای مراقبت از ادبیات بعد از مهاجرت[…]

روز معلم

من خیلی خوشبختم…نه خانه‌ای دارم و نه ماشینی و نه هیچ مایملک دیگری در جهان. همین گوشی‌های موبایلم هم همیشه هدیه‌ی گروهی شاگردانم برای جشن تولدهایم بوده است وگرنه از جهان بزرگ، همین را هم نمی‌خواستم. حتی دیگر وطنی هم ندارم و هفت سال است آواره‌ی غربتم و خانه‌به‌دوش.حتی کتاب‌ها و فیلم‌هایم هم در ایران اطلاعت بیشتر دربارهروز معلم[…]

ایران رگش رو زد…

رگش رو زد یه دختر توی انباری یه ماشین، نصفه‌شب تو کوچه ترمز کرد صدای جیغِ یه تاریخ غم اومد یه راننده به یه رویا تجاوز کرد رگش رو زد یه زندونی تو سلولش نگهبان رفت سمت خونه با شادی گذشت از میله‌ها خونی که می‌پاشید رو دیوارا نوشت از عشق و آزادی رگش رو اطلاعت بیشتر دربارهایران رگش رو زد…[…]

شرّم

شرّم و شر به معنی شر نیست!که شترمرغ، قابلِ پَر نیست!یا که خرگوش، دوست خر نیست!بازیِ بچّه‌ها کلاغ‌پر استکه پس از تو به خانه‌اش نرسید شرّم و عاشق حقوق بشر!بازیِ فوتبالِ چند پسربا سرِ بچه‌های همسایه!قصه‌ی بین خسرو و فرهادبه تهِ عاشقانه‌اش نرسید هدف از سکس چیست؟ زن پرسیدمجری از حال هموطن پرسید!گریه از عاشقت اطلاعت بیشتر دربارهشرّم[…]

تو خوبی

تو خوبیشبیه غروبی که از پشت شیشه همیشه به من، به وطن ربط داردستون‌های چوبی این خانه‌ی عاشقانهبدون دلیل و بهانه به زن ربط داردبه نزدیکی و دوریِ دوستبه حسّ سرانگشت بر پوستبه تاریکیِ مطلقِ هیچ در مشتبه عاشق شدن ربط دارد تو خوبیشبیه یک آهنگِ دلتنگ را از دو سوی جهان گوش دادنبه گوشیِ اطلاعت بیشتر دربارهتو خوبی[…]

موزیک‌ویدئو «خاطرات آشفته»

موزیک‌ویدئو «خاطرات آشفته» را اینجا در یوتیوب تماشا کنید. ترانه: سیدمهدی موسوی موزیک: آرس‌بند نویسنده و کارگردان ویدئو: ایوب ناصری

و دیگه صبح نشد…

هزار دفه مُردیمشبو عقب بردیمخورشیدو آوردیم…و بعد صبح نشد! نوشتیم از فرداتوو گریه‌ی سارارو بغض دیواراتوو شرم میدوناکف خیابونا…و بعد صبح نشد از خونه‌ی دیوافانوسو دزدیدیمستاره رو چیدیمبه بوسه برگشتیمتیرگیو کُشتیم…و بعد صبح نشد به خاک بخشیدیماون‌همه هرگز روانار قرمز روصدای بارونوشهرِ پُر از خونو…و بعد صبح نشد رو دست‌ها بردیمرفیق بی‌سر رونعش برادر روصدای اطلاعت بیشتر دربارهو دیگه صبح نشد…[…]