همیشه از ترجمهی شعرهایم به زبانی دیگر هراس داشتهام و دارم. از اینکه کنترل شعرهایم از دست من خارج شود و به جهانی بروند که یا آن را نمیشناسم و یا تسلط اندکی بر آن دارم. اصلا مگر غزل پستمدرن چه اندازه ترجمهپذیر است؟ بازیهای زبانی اشعار من چگونه میتواند بدون آسیب دیدن و از دست رفتن لایههای مختلف معانی به زبانی دیگر برگردد؟ ویژگیهای بومی و فرهنگی که من در اشعارم به کار میبرم یا ارجاعات تاریخی و سیاسی آثار من برای مخاطب غیرفارسیزبان چقدر جذاب است؟ تمام این سوالها و ترسها باعث شده که تا به حال تنها بخش بسیار کوچکی از اشعار من به زبانهای چکی، اسپانیایی، انگلیسی و نروژی ترجمه شوند که متاسفانه اکثر این ترجمهها هم مستقیما از فارسی نبوده و مثلا ابتدا شعر من به انگلیسی و بعد از انگلیسی به اسپانیایی ترجمه شده است. در این پروسهی طولانی مطمئنا شعر من آسیبهای بیشتری خواهد دید و ترجمه، تفاوتهای بیشتری با اثر اولیهی من خواهد داشت.
وقتی که «موشه مناشئوف» عزیز مرا با «اورلی کوهن» نازنین آشنا کرد تقریبا هیچ شناختی از او نداشتم. امّا در همان ابتدا متوجه تسلط تقریبا خوب او به زبان و فرهنگ ایرانی شدم. بعدا متوجه شدم که دغدغههایی اجتماعی و فرهنگی نظیر من دارد و از اینکه اشعارم را برای ترجمه به او سپرده بودم خوشحالتر شدم. برای من ترجمه به زبان «عبری» ارزش بسیار زیادی داشت. هم از جهت آنکه این زبان حاوی یکی از قدیمیترین و ریشهدارترین فرهنگها و کلامهاست. و هم از جهت آنکه سیاستمداران سالهاست تلاش میکنند که بین مردم ایران و اسرائیل دیواری بکشند و آنها را از هم دور کنند. و به نظر من ادبیات و هنر، چیزی است که میتواند این فاصلهها را از بین ببرد و نزدیکیهای مردم دو سرزمین کهن را به آنها نشان بدهد. دو سرزمینی که اشتراکات تاریخی، فرهنگی و هنری بسیار دارند.

تصویر: اورلی کوهن در نمایشگاه کتاب تلآویو، ژوئن ۲۰۲۱
انتخاب اشعار، به عهدهی خود «اورلی» بود زیرا هم بسیاری از اشعار من برای ترجمه مناسب نیست و هم اینکه دوست داشتم اشعاری برای ترجمه انتخاب شوند که مترجم ارتباط عاطفی و معنایی بیشتری با آنها برقرار میکند. تمامی اشعار از دو مجموعهی شعر آخر من «دلقکبازی جلوی جوخهی اعدام» و «به روش سامورایی» انتخاب شدهاند. مجموعههایی که هر دو را پس از تبعید از ایران به چاپ رساندم و تنها به صورت زیرزمینی و غیرقانونی در داخل ایران به فروش میرسد. تعدادی از این اشعار توسط خوانندگان مختلفی نظیر آرش سبحانی، مازیار ظریف و… اجرا شدهاند و تعدادی از آنها هم به خوانندگان مختلف واگذار شده و در انتظار اجرا هستند.مطمئنا من هیچ شناختی از زبان «عبری» ندارم و نمیتوانم کیفیت ترجمه را ارزیابی کنم. اما «اورلی» نازنین در تمام مسیر ترجمه با من در ارتباط بود و تلاش میکرد تا جایی که امکانپذیر است اندیشه و تصاویر مورد نظر من را در ترجمه منعکس کند. مطمئنا چاپ شدن آثار به صورت دوزبانه این فرصت را به کسانی که تا حدی به هر دو زبان مسلط هستند خواهد داد که درک بیشتر و کاملتری از آثار داشته باشند. اشعار من به علت لایههای فلسفی و روانشناختی در همان زبان فارسی هم گاهی برای مخاطب دیرفهم بوده و احتمالا بعضی از خوانندگان کتاب کار دشواری برای ارتباط با ترجمهی آن خواهند داشت. اما یقین دارم که در نهایت، آن شکل ایدهآل ارتباط برقرار خواهد شد زیرا تمام این اشعار از انسان میگویند و آزادی و عشق… دغدغههایی که در تمام جهان مشترک بوده و ما را از پشت فاصلهها به هم وصل میکند.
سید مهدی موسوی
فوریه ۲۰۲۰، نروژ