Pop Quiz

1. Which one is Mehdi Mousavi? A: a name with no meaningB: a pair of lovely combat bootC: Sleeping, a coup against timeD: Life, like the taste of a backwash fruit 2. which one is Mehdi Mousavi? A: A scary woman in a dead-end alleyB: The steps of a perverted manC: The last injection into اطلاعت بیشتر دربارهPop Quiz[…]

Bitter

Sweet, like the spring on your skinSweet, like your drunken eyesFull of enthusiasm, unharmed by distanceSweet, like a longing to see youThousands of years of suffering, or the depth of the eternal hellIs Sweet! For those still hopefulHaven’t read your book, but I learned it by heart:Sweet: The ending of this masterpiece Sour, like a اطلاعت بیشتر دربارهBitter[…]

مثنوی «سورة‌الچهار!»

مثنوی «سورة‌الچهار!» چهار هار…قسم به چهارِ غاز شده!چهار هار…قسم به دری که باز شدهو تو چه می‌دانی که چهار چیست؟!چهارچهار مرتبه تکرار کنچهارکه نیستبه غیر رمز میان من و چهار نفربخوان:چهاربخوان مؤمنانه‌تر از هر ↓کسی که ایمان آورده استباز بخوان!چهاردر شب اعدام و اعتراضبخوان!به یاد خون جوانانبه یاد اشک پدربه یاد سکته‌ی مادربه یاد بغض اطلاعت بیشتر دربارهمثنوی «سورة‌الچهار!»[…]

غزلی از مجموعه در ستایش ناامیدی

می‌کشم تیغ را به روی رگم، می‌نویسم از ابتدا در خونغرق شد چشم مادران در اشک، شهر در ترس و کوچه‌ها در خون ما که بازیگران صحنه شدیم، جلوی چشم‌ها برهنه شدیمآب‌بازی کنیم یا که سماع؟! در زلالی چشمه یا در خون؟! آب و کافورِ تازه لازم نیست، غسل بر این جنازه لازم نیستدر خیابان، اطلاعت بیشتر دربارهغزلی از مجموعه در ستایش ناامیدی[…]

برای بکتاش آبتین

رسیده درد به اعماق استخوان، «بکتاش»! نمانده هیچ امیدی برایمان بکتاش نه هیچ معجزه‌ای شد، نه هیچ موعودی رسید از پسِ ابری در آسمان بکتاش و «روزگار غریبی‌ست نازنین!» که رفیق رفیق را بفروشد برای نان بکتاش صدای چکمه‌ی سرباز و تیر می‌آید وطن که نیست، شده مثل پادگان بکتاش «که زیر بارش یکریز برف، اطلاعت بیشتر دربارهبرای بکتاش آبتین[…]

ایران رگش رو زد…

رگش رو زد یه دختر توی انباری یه ماشین، نصفه‌شب تو کوچه ترمز کرد صدای جیغِ یه تاریخ غم اومد یه راننده به یه رویا تجاوز کرد رگش رو زد یه زندونی تو سلولش نگهبان رفت سمت خونه با شادی گذشت از میله‌ها خونی که می‌پاشید رو دیوارا نوشت از عشق و آزادی رگش رو اطلاعت بیشتر دربارهایران رگش رو زد…[…]

شرّم

شرّم و شر به معنی شر نیست!که شترمرغ، قابلِ پَر نیست!یا که خرگوش، دوست خر نیست!بازیِ بچّه‌ها کلاغ‌پر استکه پس از تو به خانه‌اش نرسید شرّم و عاشق حقوق بشر!بازیِ فوتبالِ چند پسربا سرِ بچه‌های همسایه!قصه‌ی بین خسرو و فرهادبه تهِ عاشقانه‌اش نرسید هدف از سکس چیست؟ زن پرسیدمجری از حال هموطن پرسید!گریه از عاشقت اطلاعت بیشتر دربارهشرّم[…]

تو خوبی

تو خوبیشبیه غروبی که از پشت شیشه همیشه به من، به وطن ربط داردستون‌های چوبی این خانه‌ی عاشقانهبدون دلیل و بهانه به زن ربط داردبه نزدیکی و دوریِ دوستبه حسّ سرانگشت بر پوستبه تاریکیِ مطلقِ هیچ در مشتبه عاشق شدن ربط دارد تو خوبیشبیه یک آهنگِ دلتنگ را از دو سوی جهان گوش دادنبه گوشیِ اطلاعت بیشتر دربارهتو خوبی[…]

و دیگه صبح نشد…

هزار دفه مُردیمشبو عقب بردیمخورشیدو آوردیم…و بعد صبح نشد! نوشتیم از فرداتوو گریه‌ی سارارو بغض دیواراتوو شرم میدوناکف خیابونا…و بعد صبح نشد از خونه‌ی دیوافانوسو دزدیدیمستاره رو چیدیمبه بوسه برگشتیمتیرگیو کُشتیم…و بعد صبح نشد به خاک بخشیدیماون‌همه هرگز روانار قرمز روصدای بارونوشهرِ پُر از خونو…و بعد صبح نشد رو دست‌ها بردیمرفیق بی‌سر رونعش برادر روصدای اطلاعت بیشتر دربارهو دیگه صبح نشد…[…]

من در کتابخانه‌ی خود هستم

در «فیس‌بوک» بود… خبر پیچید:لو رفتنِ رژیمِ زنی لاغر!اعطای لوح و سکّه به یک مدّاحچسناله‌های خانم بازیگر در «اینستاگرام» کسی غش کردبا عکسِ دوست‌دخترِ خواننده!با فحش‌های مردمِ باغیرت!!:-«چیزم توو چیزِ دختره‌ی جنده!!» از آسمان شروع به بارش کردهر جمله‌ی شروع شده با «کاف»!لبخند و درد و لایک به هم آمیختدر عکس تازه‌ی «پدرِ شوآف!».رژ زد، اطلاعت بیشتر دربارهمن در کتابخانه‌ی خود هستم[…]