در ادامهی صحبتهای امیرمهدی ژوله و دیگر دوستان هنرمندم در مورد سانسور، باید بگویم که صابون عزیزان ارشاد و تلویزیون و… تقریبا به تن تمامی اهل هنر خورده است.
علاوه بر چندین کتاب من که به دلایل عجیبی به طور کامل رد شد و مجوز نگرفت سانسورهای بقیهی کتابها هم عجیب و غریب بود. مثلا این بیت: “دیدن فیلم روی تخت کسی/ خواب بر روی صندلی و کتاب”!! که ما هنوز نفهمیدهایم دوستان چه مشکلی با دیدن فیلم روی تخت کس دیگر یا خواب رفتن وسط کتاب خواندن داشتهاند!!
یا یادم هست که در شعر عاشقانهی معروف خانم اختصاری: “به چیزهای قشنگی که هست فکر بکن” مصرعی بود در مورد تجربهای مشترک در یک ساندویچی در تهران: “به چیزبرگر خوشمزهی امام حسین”! که مشخصا دو نفر در آن داشتند در میدان امام حسین تهران، چیزبرگر میخوردند و دوستان سانسورچی مشکلشان با چیزبرگر و امام حسین بود! و ما نمیفهمیدیم که اگر حتی امام حسین را به معنی امام شیعیان بگیرند!! مشکل چیست که ایشان قیمه و تخمشربتیشان مشکل ندارد اما چیزبرگرشان مشکل دارد!!
از آن جالبتر کتاب “پرنده کوچولو” بود که حدود سی و پنج بیت که در آن کلمهی “خدا” استفاده شده بود به طور کامل حذف شده بود از جمله این بیت: “خدا نشست و تو را آفرید در پایان/ که پُرشکوهترین شعر شاعران بکند” که من هنوز حیرانم که مشکل بیت چیست و سانسورچی آن “بکندِ” انتهای مصرع را چه فهمیده است!
بگذریم از کلمات بوسه، بغل، شراب، آغوش و… که حتی اگر در ذم آنها سخن بگوییم سانسور میشود. یادم هست که غزلی داشتم در مورد تنهاییهای زن یک شهید جنگ ایران و عراق که به تنهایی دو فرزندش را بزرگ میکند. راوی، روح شهید است و بیت آخرش این بود: “تا صبح گریه میکنم در عطر موهایت/ سر را که بالا میکنی من را نمیبینی” دوستان سانسورچی حتی گریه کردن در میان عطر مو توسط یک روح را طاقت نیاورده بودند و بالاجبار چند کلمهی آن بیت عوض شد.
در هر صورت باید روزی سانسور از هنر ایران حذف شود. یادم هست که بیست و چند سال قبل “عباس معروفی” در “گردون” مقالهای نوشته بود و توضیح داده بود که “مطمئنا مخاطب، سهنقطههای اثر را با جذابترین تصویرها پر میکند که حتی ممکن است مدّ نظر نویسنده نباشد” و من باید اضافه کنم که امروز با گسترش اینترنت و موبایل و… صحبت از حذف و سانسور خندهدار است و باید جایی به مخاطب اعتماد کنیم و بدانیم او شعور و فهم دارد و حتی اگر کلمهای در کتابی با تیراژ هزارتا!! مخرب باشد به پای آنچه مخاطب در جامعه و اطراف خودش میبیند (دزدی، ریا، ظلم و…) و روحش را میآزارد، نمیرسد.
سیدمهدی موسوی
#سانسورچی