حجاب، بله یا خیر؟

ملت ما ملت مطلق نگری هاست. صفر و صد! یا شاه کلا خوب بوده یا اژدهای دو سر. یا خامنه ای کثیف ترین فرد تاریخ است یا جانشین خدا بر زمین. یا باحجاب ها فقط خوبند یا بی حجاب ها…

اما متاسفانه یا خوشبختانه واقعیت، خاکستری تر از این حرف هاست. بارها شده که دوستانم با دیدن دو سه نفر آدم بد از یک شهر یا دین یا گرایش جنسی یا هنر یا… درباره ی همه ی آنها قضاوت کرده اند اما اگر احساسات را کنار بگذاریم این شکل از استقرا کاملا غلط است و مثال های خلف زیادی دارد که نیاز به تحقیق و باز کردن چشم دارد.

آدم های مطلق نگر دور و برمان زیاد هستند. مذهبی به آتئیست فحش می دهد و آتئیست به مذهبی. باحجاب به بی حجاب و بی حجاب به باحجاب. پرسپولیسی به استقلالی و استقلالی به پرسپولیسی. غزلسرا به سپیدسرا و سپیدسرا به غزلسرا… البته استثناءهای خوبی هم هستند اما اینقدر کم که گاهی وجودشان مثل یک معجزه می ماند.

بحث امروز من راجع به حجاب است. لباس پوشیدن هر فرد، غلط یا درست، فقط و فقط به خودش مربوط است. ما حق نقد و نظر مخالف را داریم. اما دو حق را نداریم: اول توهین یا مسخره یا کنایه یا… به یک پوشش یا عدم پوشش. دوم انتساب ویژگی های دیگر زشت به فرد فقط به خاطر پوشش. مطمئنا هر کسی عکس لخت مادرزاد گرفت کارگر جنسی نیست و هر کسی که با چادر عکس گرفت طرفدار و جاسوس حکومت نیست.

ما فقط حق نقد داریم آن هم نه روی فرد بلکه روی تفکر فرد. نقدی که قرار است سازنده باشد نه باعث دشمنی و دور شدن آدم ها از یکدیگر.

من خودم به حجاب نقدهایی دارم. از آن طرف هم به مدگرایی و اسنوبیسم نقدهایی دارم. اما دوستانم با هر پوشش و عقیده ای هستند و در فضایی سالم و دوستانه همیشه بحث کرده ایم. در کارگاه من آدم کاملا بی حجاب هم می آمد آدم محجبه در حد شدید هم می آمد و هر دو تا وقتی مساله ی شعر و ادبیات و کارگاه بود برای من دقیقا از یک مقدار ارزش و جایگاه برخوردار بودند و نگاهم یک ذره به هیچ یک متفاوت نبود. البته طبیعی است که خارج از کارگاه، من دوستانم را از بین کسانی انتخاب کنم که از لحاظ تفکر و عقیده به من نزدیکترند. این موضوع اشکالی ندارد.

یادمان باشد ما برای ایرانی می جنگیم که انتخاب پوشش، آزاد باشد. نه حجاب، اجباری باشد نه برداشتن آن… ایران من جایی است که دختر محجبه و بی حجاب، دست در دست هم در خیابان قدم بزنند و هیچ توهینی حتی در حد یک نگاه بد یا تحقیرآمیز به هیچ یک نشود.
پس از خودمان شروع کنیم…

سید مهدی موسوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *