یکی از مهم ترین ایراداتی که می شود بر شعر خیلی از دوستان شاعر گرفت این است که زبان کار قدیمی است یا دوگانگی دارد یا…
حالا ماجرای این ایراد مهم چیست؟
هر شعر یا داستانی برای مخاطب از زبان یک راوی بازگو می شود که معمولا در ادبیات مدرن این راوی، زاویه دید اول شخص هم دارد.
حالا شاعر یا نویسنده با توجه به زمان وقوع ماجرا، مکان، سن و جنس راوی، تحصیلات، طبقه اجتماعی و… لحنی برای روایت اثر انتخاب می کند که ویژه ی همان راوی و همان شعر است.
طبیعتا اکثر آثار تولید شده توسط یک مولف در زمان حال یا نزدیک به معاصر رخ می دهد به همین خاطر لحنی شبیه مردم معاصر روزگار خودش دارد.
اما مثلا مواردی هم داریم که مثل بعضی نمایشنامه های “بیضایی” یا… ماجرا چندین قرن قبل رخ می دهد. طبیعتا در این اثر اگر راوی حاضر در ماجرا باشد از زبان آن روزگار و ویژگی های زبانی آن دوران استفاده می شود.
البته اینجور آثار زیاد نیستند. و در نگارش آنها هم سعی می شود با تحقیق لازم دقیقا به بازآفرینی زبان دوره ای دست زد که راوی در آن به سر می برد و مشخصا مثلا زبان رایج مردم در قرن پنجم با قرن هشتم در مناطق مختلف متفاوت است.
البته خیلی از هنرمندان ترجیح می دهند که با انتخاب زاویه دید دانای مطلق یا سوم شخص محدود حتی روایت آثاری را که در گذشته ای دور رخ داده اند با زبان امروزین انجام دهند که هم برای مخاطب جذاب تر است و هم دردسرهای کمتری دارد.
من خودم وقتی شعری را می بینم که شاعری معاصر یا حتی جوان گفته و هیچ الزامی به رخ دادن در قرن پنجم ندارد اما در آن کلمات ز، دگر، می، جام، ساقی، نگار و… آمده رسما احساس می کنم که یا طرف شاعری تازه کار است و در ابتدای راه یا اینکه مخاطب را احمق فرض کرده است.
دوستانی که از آهوان و گیسوان و کمندابرو و… حرف می زنند نمی دانم در کجا زندگی می کنند ولی در شهری که من زندگی می کردم مردم موبایل داشتند و در جوی آب موش بود و ابروها هم یا مداد کشیده بودند یا تتو شده و موهای بسیاری هم رنگ شده یا کوتاه بود!!
مگر می شود تو با لپ تاپ شعرت را تایپ کنی و بعد از صحرا و لیلا و تیشه و بیستون شعر بگویی؟ مگر می شود جلوی ماهواره با دوست دخترت لم داده باشی یا در حین چت کردن با او از هجر و بی وفایی و دلدار و جفا بگویی؟!!
من خودم در دهه ی شصت و هفتاد در شعرهایم دوگانگی زبان به چشم می خورد. اما آیا امروز هم می توان از من چنین ایرادی را (مگر آنکه به تعمد و در شعری خاص و برای رساندن مفهومی خاص باشد) قبول کرد؟
دوگانگی زبان و المان ها در کار بسیاری از دوستان به چشم می خورد. انگار شاعر با سهل انگاری حتی نمی داند شعرش در چه سالی و چه مکانی دارد رخ می دهد.
البته برای یک جوان تازه کار که شعر را با خواندن حافظ و مولانا شروع کرده و بعد دارد سعی می کند به زبان امروز شعر بگوید این دوره ی دوگانگی زبان طبیعی است اما مشکل من با دوستانی است که چند سال است دارند شعر می گویند و هنوز نمی توانند لحن و زبان یکدست و موفقی را برای هر اثر خلق کنند.
این لحن فقط در انتخاب واژه ها خلاصه نمی شود بلکه حتی در نحو جملات و کنار هم قرار گرفتن کلمات و… باید ثابت باشد.
بگذریم از آثاری که در آنها چند راوی و صدا به گوش می رسد که هر کدام از این راوی ها ممکن است متعلق به یک زمان و مکان باشند و طبیعتا شعر دارای چند لحن مختلف است.
اینها استثناء بوده و بحثمان روی اکثریت آثاری است که به بازار عرضه می شود و راوی ها به جای ودکا و ویسکی و شیرموز و عرق نعناع مشغول نوش جان کردن شراب ناب! و می!! و شربت عشق هستند.
این مثال را که گفتم یاد یک کلیپ بد از “پویا”ی عزیز افتادم که خواننده درباره ی جام شراب و می و مستی ناب می خواند و پشتش انواع شیشه های ودکا و ویسکی و تکیلا و… به چشم می خورد!!
در هر صورت به دوستان جوانتر توصیه می کنم در ابتدای راه شعر به چند تا نکته دقت کنند:
آشنایی با قالب های شعری، شعر گفتن به زبان امروز، مطالعه کردن و آشنایی با اصول اولیه ی قوالب فارسی (وزن و قافیه و…)، کتاب خواندن و ایجاد تفکر و ایدئولوژی شخصی و…
عجله نداشته باشیم برای معروف شدن و شناخته شدن. سال ها بنویسیم و بنویسیم و کتاب چاپ نکنیم تا به حدی برسیم که برای ادبیات معاصر کاری کرده باشیم نه اینکه بار دیگری بر دوش نحیف ادبیات باشیم.
سید مهدی موسوی
سلام
دکتر موسوی از شاعران تاثیر گذار امروز هستند و به حق غزل و آثار پست مدرنشان بسیار بسیار در خور توجه می باشد، بدون شک تاثیرگذاری ایشان هم بر شعر امروز با توجه بر احاطه ایشان قابل ستایش هست اما یک نکته مهم در مورد نقدهای ایشان و نظر ایشان، اینکه فقط و فقط پست مدرن می بینند بارها از ختم غزلهای عاشقانه با ابرو، می، ساقی، و ….. گفته اند آیا همه باید مثل شما سخن بگویند؟ زبان شما در شعر بسیار رسا و عالی است ولی سبک گویی هم آفت کار شما نخواهد بود؟ آینده حسن منزوی را خیلی بیشتر از امروزی ها پذیرا خواهد بود آینده شفیعی کدکنی را مثل سایه هم پذیرا خواهد بود استاد گرانمایه دکتر سید مهدی موسوی عزیز بی هیچ شکی از تاثیرگذاران این عرصه هستید و شاعرانی نو که به سبک گذشته می گویند را ناوارد خطاب ننمایید زیرا هر کسی از ظن خود به مسائل می نگرد و کثرت موجب پیشرفت می شود. از هم بد نگوییم و برای همه آرزوی موفقیت نماییم. من مثل شما فکر نمیکنم ولی از آثار شما به جا و در جای خود استفاده می کنم.
پاینده باشید منتظر جواب شما هستم
🙂