سه توصیه برای مراقبت از ادبیات بعد از مهاجرت

اگر «فرشته‌ها خودکشی کردند» در دهه‌ی ۷۰ و «پرنده کوچولو، نه پرنده بود! نه کوچولو!» در دهه‌ی ۸۰، آثار جریان‌ساز من در ایجاد و گسترش «غزل پست‌مدرن» بودند، اما من با منتقدان موافقم که بدون شک بهترین و کامل‌ترین آثار من چهار کتابی هستند که در خارج از ایران به چاپ رسانده‌ام و در تصویر می‌بینید.
قبل از تبعید، خودم هم باور داشتم که خروج از ایران یعنی پایان شعر و ادبیات. یعنی تمام شدن هنرمند. حتی الان هم باور دارم که کار یک هنرمند پس از مهاجرت یا تبعید به‌مراتب مشکل‌تر است. پس سه توصیه دارم برای شما که آماده‌ی مهاجرت هستید:


مواظب زبان خود باشید: من هر روز، به تلویزیون‌های فارسی‌زبان گوش می‌دهم، در اینترنت فارسی می‌خوانم، با طرفدارانم به فارسی حرف می‌زنم، ساعت‌ها به فارسی سرچ می‌کنم و مهم‌تر از همه‌ی اینها به فارسی می‌نویسم. زیاد نوشتن امری ضروری است که به هیچ قیمتی نباید یادتان برود وگرنه پس از مدتی کلمه‌ها را گم می‌کنید.
با مردم کشورتان در ارتباط باشید: اگر می‌خواهید هنوز فارسی بنویسید، مردم و دردها و شادی‌هایشان را فراموش نکنید. جهان‌بینی و زندگی انسان شرقی با غربی متفاوت است و حتی تلقی‌شان از ادبیات هم متفاوت.اگر در شکل زندگی کشور جدیدتان غرق شوید شاید زندگی بهتری داشته باشید، اما یقینا دیگر چیزی که خلق می‌کنید برای مخاطب ایرانی جذاب نخواهد بود چون دردهایش از جنس دیگری هستند.

در زندگی معمولی غرق نشوید: وقتی آدم مهاجرت می‌کند سرش شلوغ می‌شود. آموزش زبان و پیدا کردن کار و سازگار شدن با محیط، کلی وقت آدم را می‌گیرد. از آن بدتر جمع‌های دوستانه و خلاق و دیوانه‌ای است که از هم می‌پاشند.دچار زندگی‌ای ماشینی می‌شوید که برای خلق شاهکار در ادبیات مثل سم است.پس وقتتان را هر روز چند ساعت برای ادبیات خالی کنید. از وقت غذا، حمام، استراحت، سکس و هر چیز دیگر کم کنید اما از وقتِ خلوت کردن برای ادبیات کم نکنید. وگرنه دیگر راه بازگشتی نیست!


البته هر سه موردی که گفتم به زندگی آسیب می‌زند، به سازگاری با محیط جدید آسیب می‌زند، به پیشرفت در کشور جدید و امنیت مالی و روحی شما آسیب می‌زند، به همه‌چیز آسیب می‌زند.اما ادبیاتِ شما را نجات می‌دهد. اگر می‌خواهید شاعر یا نویسنده‌ی بزرگی در ادبیات فارسی باشید باید تاوان بدهید و در خارج از کشور این تاوان بیشتر است. من این تاوان را داده‌ام و می‌دهم. اما اگر ادبیات برای شما یک تفریح یا سرگرمی است پیشنهاد می‌کنم بچسبید به کار و تحصیل و پیشرفت در کشور جدید و رهایش کنید. می‌توانید مخاطب خوبی برای ادبیات باشید. همه که قرار نیست حافظ و سعدی و هدایت و براهنی و گلشیری باشند. می‌توانید بخوانید و لذت ببرید.


مهدی موسوی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *